مهاجرت معکوس مغزها؛ از تئوری تا واقعیت
فضای باز که زمینه فعالیتهای آزادانه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی را مساعد میکند ازجمله مهمترین و اساسیترین ویژگیهای کشورهای توسعهیافته دنیا بهحساب میآید. همین امر سبب شده تا کشورهای توسعهیافته به بهشت شهروندان کشورهای درحالتوسعه و جهان سوم تبدیل شود، بهویژه برای مهاجرانی که به دنبال موقعیت تحصیلی و شغلی بهتری هستند. دادههای مهاجرت جهانی سازمان ملل[1] حاکی از آن بوده که تعداد مهاجران بینالمللی از رقم ۷۵ میلیون نفر در سال ۱۹۶۰ به ۲۱۴ میلیون نفر در سال ۲۰۱۰ رسیده است.
البته بخشی از این رشد نرخ مهاجرت ناشی از افزایش جمعیت جهان بوده، بااینحال نرخ رشد نسبی مهاجرت بهکل جمعیت جهان از ۲.۵ درصد به ۳.۱ درصد افزایشیافته است. بخش عمدهای از این تغییر مصنوعی بوده و به تجزیه اتحادیه جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۰ و به جنبش کارگری در این کشور بازمیگردد که پس از سقوط نظام کارگری شوروی مجبور به مهاجرت شدند. بههرحال، در کل، سهم مهاجران بینالمللی از جمعیت جهان در ۵۰ سال گذشته ثابت بوده است. اما این تصویر زمانی که روی مهاجرت به کشورهای توسعهیافته متمرکز میشود، تغییر میکند. نسبت مهاجران بینالمللی مقیم در کشورهای با درآمد بالا نسبت بهکل جمعیت مهاجران در کشورهای مختلف از آغاز دهه ۱۹۶۰ تا سال ۲۰۱۰ حدود ۴۳ درصد افزایشیافته است. همچنین همانطور که بررسی نسبت افراد غیربومی بهکل جمعیت کشورهای با درآمد بالا نشان میدهد متوسط نرخ مهاجرت به این کشورها از سال ۱۹۶۰ سه برابر و از سال ۱۹۸۵ دو برابر شده است.
بخش قابلتوجهی از این مهاجران نیروی انسانی جوان، تحصیلکرده و افراد سالم هستند که برای بهبود اوضاع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورشان را به مقصد یک کشور توسعهیافتهتر ترک میکنند. گزارش ۲۰۱۵ موسسه آمار یونسکو نشان میدهد بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۳ تعداد دانشجویان بینالمللی دنیا بیش از دو برابر افزایش داشته است. در سال ۲۰۱۳ بیش از ۴.۱ میلیون دانشجو در سراسر جهان برای ادامه تحصیل به خارج از کشور خود رفتهاند. درواقع، ادامه تحصیل در سطوح بالاتر یکی از دلایل اصلی مهاجرت این نیروی انسانی است. تقریباً نیمی از دانشجویان فارغالتحصیل خارجی در فرانسه، بریتانیا و آمریکا پس از اتمام تحصیلات خود، در این کشورها میمانند. برای نمونه، تعداد دانشمندان و مهندسان مهاجر مقیم در آمریکا از سال ۲۰۰۳ تا سال ۲۰۱۳ با افزایش ۳۴ درصدی از ۲۱.۶ میلیون به ۲۹ میلیون نفر رسید و از این تعداد، ۶۳ درصد تابعیت آمریکایی اخذ کرده، ۲۲ درصد شهروند دائمی بوده و ۱۵ درصد نیز ویزای موقت داشتند و بیش از ۸۰ درصد از دانشمندان و مهندسان مهاجر در سال ۲۰۱۳ استخدام شدند.
بر اساس گزارش مذکور از سوی یونسکو، ۱۷ درصد دانشجویان در حال تحصیل در خارج از کشور چین هستند. اگرچه چین هماکنون به یک بازیگر بزرگ در اقتصاد جهانی بدل شده، اما باوجود نیروی کار در حال رشد سریع، با مشکل دسترسی به متخصصان شایسته و واجد شرایط مواجه است. ۷۰ درصد از دانشجویان چینی که در خارج از کشور تحصیل میکنند، هرگز به میهن خود بازنمیگردند. از سال ۱۹۷۸، بیش از یکمیلیون دانشجوی چینی برای اخذ مدارج بالای تحصیلی در دانشگاههایی واقع در خارج از کشور به تحصیل پرداختهاند، اما کماکان تعداد افراد بازگشته از ۲۷۵ هزار نفر فراتر نرفته است. دولت چین تلاش کرده با ارائه مشوقهایی، دانشجویان نخبه در علوم و مهندسی را تأمین کند و بهاینترتیب، روند مهاجرت را معکوس کند، بااینحال، تعداد نخبگان مهاجر با نرخ بالایی در حال رشد است بهطوریکه در پایان سال 2011، بیش از ۲۰۰ هزار دانشجوی نخبه چینی کشور خود را ترک کردند. هند بعد از چین، بیشترین دانشمند مهاجر را در دنیا دارد بهطوریکه در سال ۲۰۱۵ بیش از ۱۸۱ هزار دانشجوی هندی در خارج از مرزهای این کشور در حال تحصیل بودند. همچنین، تعداد دانشمندان و مهندسان مهاجر مقیم در آمریکا از ۱۶ درصد به ۱۸ درصد در سالهای اخیر افزایشیافته که ۵۷ درصد آنها تنها در آسیا به دنیا آمدهاند. در میان کشورهای آسیایی، هند بیشترین دانشمند مهاجر را در آمریکا دارد.
گزارش صندوق بینالمللی پول در سال ۲۰۰۹ نشان میدهد ایران در صدر فهرست کشورهایی بوده که نخبگان دانشگاهی خود را ازدستداده است، زیرا تعداد مهاجران نخبه آن از ۱۵۰هزار نفر به ۱۸۰هزار نفر در سال ۲۰۰۹ افزایشیافته است. با توجه به گزارش سازمان ملی ثبتاحوال ایران که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، آمریکا، امارات، کانادا، انگلستان، آلمان، فرانسه و سوئد در صدر جدول کشورهای مقصد مهاجران ایرانی بودهاند. در سال ۲۰۱۴، حدود ۱۲۰هزار دانشجوی ایرانی مشغول به تحصیل در خارج از کشور بودهاند که بسیاری از آنها در مالزی، آمریکا، کانادا، آلمان، ترکیه، انگلیس و تاجیکستان هستند. همچنین در سال ۲۰۱۴، حدود ۳۹۰هزار ایرانی در نقاط مختلف آمریکا زندگی میکردند که ۸۰درصد آنها مدرک دانشگاهی داشتند.
دیگر کشورهای با تعداد بالای مهاجران نخبه اتیوپی، نیجریه، کنیا، آفریقای جنوبی، مکزیک، جامائیکا، مالزی و انگلیس هستند.
نقش مهاجران نخبه در پیشرفت علمی و فناوری کشورهای غربی
اخراج مهاجران از کشورهای پیشرفته به چالش اصلی اکثر شهروندان تبدیلشده و باعث شده جریانهای سیاسی مخالف حضور مهاجران در این کشورها مانند خروج انگلیس از اتحادیه اروپا یا انتخاب دونالد ترامپ بهعنوان رئیسجمهور آمریکا بیشتر موردحمایت مردم این کشورها قرار بگیرند. همچنین باعث شده در سایر کشورهای اروپایی فعالیت احزاب مخالف پذیرش مهاجران قوت بگیرد. اکثریت شهروندان کشورهای مقصد رویکرد خوشایندی به افزایش حضور مهاجران ندارند، بااینحال، یک رقابت بزرگی بین کشورهای غربی برای جذب نیروی کار ماهر یا نخبگان کشورهای جهان سوم و یا کشورهای درحالتوسعه وجود دارد، بهطوریکه همزمان با اجرای قانون ممنوعیت ورود مهاجران از هفتکشور اسلامی ازجمله ایران به آمریکا، کشورهای رقیب مانند کانادا، فرانسه یا اسپانیا شرایط را برای ورود دانشجویان یا متخصصان از کشورهای حاضر در لیست ممنوعالورود آمریکا تسهیل کردند. بههرحال، کشورهای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی[2](OECD) بهشدت به دنبال توسعه سیاستهای جذب افراد تحصیلکرده، نخبه و نیروی کار ماهر از کشورهای با سطح درآمد پایین هستند چراکه معتقدند، این مهاجران به افزایش رشد اقتصادی آنها کمک خواهند کرد. مهاجرت بینالمللی اثرات مستقیم و غیرمستقیم بر رشد اقتصادی دارد که بلاشک نتایج آن توسعه و رشد نیروی کار و تولید ناخالص داخلی در کشورهای مقصد است. در سال ۲۰۱۰ حدود ۲۸میلیون مهاجر متخصص و ماهر در کشورهای OECD زندگی میکردند که نسبت به سال ۱۹۹۰ حدود ۱۳۰درصد افزایش یافت و این رشد در خصوص مهاجران غیرماهر در مدت مشابه تنها ۴۰درصد بود. کشورهای اروپایی مانند فرانسه، آلمان و اسپانیا در حال حاضر برای جذب مهاجران ماهر و نخبه در رقابت با کشورهای انگلیسیزبان مانند آمریکا، کانادا و استرالیا هستند.
شورای مهاجران آمریکایی در اوایل سال ۲۰۱۵ گزارشی منتشر کرد که نشان میداد اگر آمریکا میخواست صرفاً مهاجران غیرقانونی این کشور را در سال ۲۰۰۸ اخراج کند، بیش از ۵۵۱میلیارد دلار در فعالیتهای خود ضرر میکند و این در حالی است که ۲۴۵میلیارد دلار از تولید ناخالص داخلی و ۲.۸ میلیون شغل را از دست میداد. همچنین تحقیقات بنیاد ملی سیاست آمریکا[3] که درزمینه مهاجرت تحقیق و بررسی میکند، نشان میدهد بیش از نیمی از استارتاپها و شرکتهای نوپای تکنولوژی آمریکا باارزش یک میلیارد دلاری یا بیشتر، دستکم یک مهاجر را بهعنوان موسس و بنیانگذار در اختیار دارند. دوسوم شرکتهای بزرگ تکنولوژی آمریکا ازنظر سرمایه بازار، از سوی مهاجران مدیریت میشوند؛ مانند ساتیا نادلا مدیرعامل شرکت مایکروسافت، ساندار پیچای مدیرعامل شرکت گوگل و سالار کمانگر و امید کردستانی دو تن از مدیران برجسته گوگل. بررسیهای مختلف نشان میدهد بهطورکلی حدود دوسوم افرادی که در زمینههای کامپیوتر و علوم آیتی در سیلیکونولی کار میکنند، در خارج از آمریکا متولدشدهاند. حتی در بخشها و صنایع مهم دیگر آمریکا، مهاجران سهم قابلتوجهی از نیروی کار متخصص را به خود اختصاص دادهاند.
دلایل شروع روند مهاجرت معکوس
هند در حال حاضر سریعترین اقتصاد در حال رشد را در میان بازارهای نوظهور داشته و این روند در مسیر رشد بالا برای چندین سال ادامه خواهد داشت. با این اقتصاد در حال رشد که هرساله قویتر میشود، سرمایهگذاری نیز افزایشیافته و به همین ترتیب فرصتهای رشد تقریبا در تمام بخشها چشمگیر است. همه بخشها نیاز به سرمایهگذاری عظیم، نیروی انسانی آموزشدیده، فنآوری و زیرساخت مکمل، درنتیجه ارائه یک فرصت هیجانانگیز برای جذب افراد دارای مهارت لازم، تجربه و دانش روز دارد. در کنار بسیاری از کشورهای توسعهیافته با رشد ثابت و بدون هیچ گزینه جدید، هند یک فرصت بزرگتر همراه با یک اکوسیستم بسیار بهبودیافته است. بههرحال، مهاجران هندی شاهد رکود اقتصادی و عدم اطمینانی در بازار کاری بودند که نسل قبلی آنها نیز به شکلی آن را تجربه کرده بودند، در این شرایط بازار نوظهور هند را یک گزینه نسبتا امنتری یافتند. همچنین هند واحدهای R&D را دقیقاً زمانی که برای جریان مهندسی و علوم درست خواهد بود، توسعه داد. ظهور هند بهعنوان یک مقصد منتخب برای مهاجران جویای کار برخاسته از این واقعیت است که بررسیهای انجامشده در چند کالج آمریکایی درباره جوامع قومی نشان میدهد هند بهعنوان یک مقصد جدید برای کارآموزی و اشتغال پس از آن است. برخلاف آنچه که در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ منجر به مهاجرت نخبگان از کشور شد.
در همان بحبوحه رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸، مهاجران هندی در سراسر جهان بهطور جدی به دنبال بازگشت به خانه بودند چراکه هند حتی باوجود روند کاهشی رشد اقتصادی(از 9.3درصد در سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ به ۵.۵درصد در سال ۲۰۱۳ و ۱۴ رسیده بود) ثبات بیشتری نسبت به اقتصاد کشورهایی داشت که آنها مقیم بودند. ساختار سازمانی در حال تحول هند نیز مهاجران نخبه هندی را تشویق به بازگشت به وطن کرده و به این منظور به خانواده آنها مزایای بیشتری ازلحاظ معیشتی، امکانات فرهنگی متناسب با شیوه زندگی آنها میدهد. بخش منابع انسانی و استخدام شرکت خدمات کِلی[4] در هند سال ۲۰۱۱ برآورد کرد ۳۰۰0هزار متخصص هندی که در خارج از کشور مشغول به کار بودند، بین سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۵ به هند بازخواهند گشت. برآورد کنفدراسیون صنایع هند[5](CII) نشان میدهد حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰هزار هندی در حال حاضر برای کار به کشورشان بازگشتند. عدم ثبات و امنیت شغلی در خارج از کشور مهمترین دلیل برای تغییر رویکرد از یافتن کار در خارج از کشور به بازگشتن برای اشتغال در بازار نوظهور هند بوده است.
تبدیل چین به یکی از قدرتهای اقتصادی جهان و با فرصتهای سرمایهگذاری و شغلی بالا باعث شد، این کشور نیز مانند هند که زمانی شاهد رهسپار سرمایههای انسانی خود به کشورهای غربی بود، امروز با دانشمندان، پزشکان، اساتید دانشگاهی و متخصصانی مواجه شود که ترجیح میدهند به چین بازگردند. بخشی از این مهاجرت معکوس به خاطر موفقیت چین در تأسیس بهترین دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی در سطح جهان است که باعث شده تعداد قابلتوجهی از جوامع چینی مقیم خارج از کشور در حال حرکت به سرزمین مادری خود بوده و بهاینترتیب، چین توانسته از دانش و تجربه آنها بهرهمند شود. در سال ۲۰۰۰، تعداد مهاجران چینی که به کشور خود برگشتند تقریباً کمی بیشتر از ۲۵درصد آنها بود، این در حالی است که در سال ۲۰۱۳، بر اساس دادههای کتاب «جهانیشدن و تحرک علمی فراملی»، نوشته یکی از اساتید دانشگاه جنوبی علم و صنعت چین، درازای هر ۲۰ مورد خروج، حدود ۱۷ مورد به چین بازگشتند. اگرچه نمیتوان دلایل روشنی برای تکتک این بازگشتها مطرح کرد، اما احتمال دارد به دلیل سختتر شدن فرایند اخذ ویزا در غرب، فرصتهای شغلی کمتر پس از بحران مالی یا توسعه بازارهای چین باشد.
دولت چین به دنبال آغاز بحران مالی آمریکا و دیگر کشورهای غربی که بهشدت بازار کار و شرایط اقتصادی آنها را در سال ۲۰۰۸ با چالش مواجه کرده بود، برنامه استخدام کارشناسان جهانی معروف به برنامه هزار استعداد[6] را در پایان سال ۲۰۰۸ رونمایی کرد که روی استخدام اساتید دانشگاهی و دانشمندان متمرکز بود. وبسایت این طرح در ژوئن ۲۰۱۰ تحت نظر دفتر استخدام استعدادهای درخشان خارج از کشور، باهدف جذب نخبگان و بهرهمندی چین از تخصص آنها در پنج تا ۱۰ سال آینده تاسیس شد. این طرح با تکیه بر امکانات چین در پروژههای مهم حوزه نوآوری، رشته و آزمایشگاههای کلیدی، بنگاههای دولت مرکزی، نهادهای تجاری و مالی دولتی و پارک صنعتی مختلف(عمدتاً مناطق توسعه «هایتک»)، دانشمندان استراتژیک و استعدادهای برجستهای را فراخوان داد که میتوانند در فنآوریهای کلیدی پیشرفت ایجاد کرده و صنایع «هایتک» و رشتههای نوظهور در چین را ارتقا دهند. در پایان ماه مه 2014، بیش از ۴۱۸۰ استعداد درخشان مقیم خارج از کشور در این طرح معرفی شدند. هنگامیکه آنها به چین برگشتند، توانستند نقشی مثبت در نوآوریهای علمی، پیشرفت فناوری، ایجاد رشتههای تحصیلی بهروز، آموزش استعداد و توسعه صنایع «هایتک»، بهعنوان یک عامل مهم در ساخت کشورهای مبتکر ایفا کنند.
نمودار ۲: مقایسه تعداد دانشجویان مهاجر چینی و دانشجویانی که به کشورشان بازگشتند
درواقع، سیاستهای انگیزشی چین و هند برای مهاجرت معکوس نخبگان صرفاً مورد استقبال دانشجویان و متخصصان این کشورها نبوده، بلکه تعداد بیشتری از دانشجویان آمریکایی و سایر کشورهای غربی به امید دستیابی به فرصتهای مطالعاتی و شغلی در بازارهای نوظهور مانند هند و چین، مایل به زندگی در این کشورها هستند.
راهکارهای زیادی وجود دارد که سایر دولتها میتوانند بهمنظور جلوگیری از مهاجرت نخبگان انجام دهند. با توجه به آنچه در کشورهای OECD مشاهده شده، سیاستهای علم و فنآوریها در این زمینه نقش کلیدی دارند. مهیاکردن امکان پیشرفت شغلی و افزایش فرصتهای پژوهشی مفیدترین تاکتیک برای کاهش ضرر مهاجرت نخبگان و تشویق نیروی کار ماهر به ماندن در وطنشان است. اگرچه ایجاد چنین امکانات و فرصتهایی دشوار و زمانبر است، اما امکانپذیر بوده و بهطور فزایندهای لازم است. بههرحال، این تاکتیکها زمانی کار آیی دارد که مسائلی مانند جنگ، بیثباتی سیاسی یا خطرات سلامتی در کشورهای شاهد فرار مغزها حل شود، زیرا تا زمانی که مسائلی ازایندست برقرار باشد نمیتوان انتظار داشت کاهش مهاجرت نخبگان و بازگشت آنها به کشورشان محقق شود.
دلایل شکلگیری پدیده فرار مغزها در ایران
بر اساس آمار منتشرشده توسط سازمان مدیریت و برنامهریزی، در طول ۱۴ سال گذشته، ۶۲ درصد از دانشآموزان ایرانی که برنده جوایز المپیادهای علمی جهانی بودند به کشورهای توسعهیافته مهاجرت کرده و در حال حاضر در مشهورترین دانشگاهها و مراکز پژوهشی جهان مشغول به تحصیل یا کار هستند. بر اساس برآوردی که واشنگتن دیسی در سال ۲۰۱۲ منتشر کرد، ۸۹ درصد ایرانیان دانشجوی دکترا پس از فارغالتحصیلی در آمریکا ماندگار شدهاند. این مهم بالاترین آمار بین کشورهای مختلف را در کنار چین نصیب ایران کرده است. این مساله وقتی اهمیت مییابد که بر اساس آمار سال ۲۰۱۱ بیش از ۵۶۰۰ ایرانی هرساله برای تحصیل به آمریکا عزیمت میکنند. این نرخ بالای ماندگاری دانشجویان ایرانی در آمریکا نشان میدهد صرفاً موقعیتهای تحصیل باعث جذب نخبگان کشور نبوده بلکه عواملی نیز در این امر نقش دارند.
مهاجرت نخبگان یا همان پدیده فرار مغزها معلول تک علتی نیست و دارای ابعاد گسترده و درهمتنیدهای است که غفلت و نادیده گرفتن هر جنبهای از آن سبب میشود که درک نادرست و غیرواقعی از این مسئله حاصل شود. وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری در سال ۱۳۸۰ یک نظرسنجی درباره این موضوع انجام داد که نشان میداد، دلایل مختلف از ابعاد اجتماعی، سیاسی، علمی و فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و شغلی و معیشتی باعث شده نخبگان به فکر مهاجرت و زندگی در سایر کشورها بیفتند. در جدول زیر به این عوامل اشاره شده است.
اگرچه برخی از این مسائل حلوفصل شده، بااینحال، طبقه متوسط سنتی همانطور که در سالهای اخیر قدرت سیاسی را در اختیار گرفته و از برتری صنعتی-اقتصادی نسبت به بخش خصوصی برخوردار است حلقهای را تشکیل داده که بهراحتی ورود افراد جدید را پذیرا نیست. این مشکل در بوروکراسی متزلزلی که در ایران وجود دارد باعث بیمیلی نخبگان برای ارتقای موقعیت فکری و جایگاه منزلتی خود شده است. از طرفی گاه رابطه محوری بر ضابطه و قانون برتری گرفته است. از طرف دیگر هم نداشتن برنامهای مُدون، برای جذب نخبگان جدید در امور اقتصادی-سیاسی و فرهنگی، و ضعف ارتباط وزارتخانهها با یکدیگر در خصوص جذب و بهکارگیری نخبگان، ضعف این دیوانسالاری را عیانتر میکند. به نظر میرسد، بودجه ناچیز تحقیقات در کشور ما یکی از علل فرار مغزهاست و راههای مقابله با آن حفظ نیروی انسانی تحصیلکرده، بهبود شرایط اقتصادی، ایجاد امکانات و تسهیلات ویژه برای قشر تحصیلکرده است. رسیدن به منزلت اجتماعی و آرامش که ایدهآل جوانان تحصیلکرده و نخبه است با بسته بودن راه داخل، نقبی به خارج باز میکند. با این تفاسیر نظام اقتصادی قابلیت جذب این خیل عظیم تحصیلکرده را ندارد.
چه باید کرد؟
روی کار آمدن دولت جدید فرصتی پیش آورده تا دوباره دروازههای کشور بهسوی مهاجران گشوده شده تا کشور بیش از این به خاطر از دست دادن سرمایه انسانی متضرر نشود. همزمان با شکلگیری کمپینهای حمایت از نخبگان ایرانی که پس از اجرای دستور موقت رئیسجمهوری آمریکا با مشکل بازگشت به این کشور مواجه شدند، معاونت علمی فناوری ریاست جمهوری ایران بیانیهای صادر کرد و به ارائه اطلاعاتی از طرحی پرداخت که موسوم به همکاری با متخصصان و دانشمندان ایرانی غیرمقیم است. مسئولان در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و بنیاد ملی نخبگان با همکاری ۴۰ دانشگاه، پژوهشگاه و مرکز علمی و فناوری برجسته کشور تصمیم گرفتند باهدف بهرهگیری از ذخایر علمی دانشمندان و متخصصان ایرانی مقیم آمریکا و انتقال دانش، تجربه و ایدههای فناورانه به کشور میزبان متخصصان و محققان ایرانی مقیم آمریکا شوند. بر اساس این تصمیم به نخبگان ایرانی مقیم خارج از کشور پیشنهادها و تسهیلاتی ارائهشده که ازجمله آنها دریافت تسهیلات پسادکترا در ایران، گذراندن دورههای فرصت مطالعاتی، همکاری با استادان دانشگاهی، انجام سخنرانی و اجرای کارگاههای تخصصی، حمایت از طرحهای فناورانه و اشتغال در شرکتهای دانشبنیان است. علی مرتضی بیرنگ، معاون امور بینالملل و تبادل فناوری معاونت علمی و فناوری اعلام کرد که پس از گذشت یک سال و نیم از اجراشدن این طرح در داخل، ۲۴۰ نخبه که فارغالتحصیل ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیا هستند به کشور بازگشتهاند. همچنین نزدیک به ۱۲۵۰ نفر از متخصصان و نخبگان خارج از کشور برای همکاری با مراکز علمی داخل کشور درخواست همکاری دادهاند. البته به گفته دبیر ستاد توسعه فناوری نانو معاونت علمی و فناوری، تعداد نخبگانی که به کشور برگشتند در اوایل اسفند ۹۵ به ۵۰۰ نفر رسید و این در حالی بود که نمایندگان مجلس، دولت را به اختصاص ۲۰۰ میلیارد تومان از محل سهام قابلواگذاری به وزارت علوم و اقتصاد برای جذب ایرانیان مقیم آمریکا مکلف کردند.
بههرحال همانطور که اشاره شد، مهاجرات نخبگان متأثر از چندین عامل در زمینههای مختلف اجتماعی، سیاسی، علمی و فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و شغلی و معیشتی است و نیاز به اتخاذ سیاستهای فراگیر دارد. بخشی از این سیاستها که برگرفته از مقالات مختلف در این مورد بوده در ذیل آمد است:
- تقویت روحیه جمعی و کار گروهی در محافل رسمی و علمی با ابزارهای تبلیغی و ترویجی در بخش فرهنگ عمومی کشور؛
- توجه به مصالح و اولویتهای جمعی و ملی بهجای منافع شخصی در زمینه پژوهش و مشارکتهای پژوهشی؛
- لزوم بهکارگیری سیاستگذاریهای آیندهنگرانه متناسب با تغییرات اجتماعی جامعه ایران؛
- افزایش ارزش و منزلت دانش و دانشمند در جامعه ایران؛
- ترویج نقش اجتماعی علم و تکنولوژی در بهبود وضعیت افراد و پیشرفت کشور؛
- کاهش رقابتهای ناسالم میان اعضای پژوهشی یا هیئتعلمی دانشگاهها و پژوهشگاهها؛
- کنار گذاشتن عوامل سیاسی، ایدئولوژیکی یا قومی در گزینش یا ارزیابی موفقیتهای علمی پژوهشگران؛
- قانونگذاری در زمینه حمایتهای مالکیت فکری و معنوی از پژوهشگران و نخبگان(در زمینه ایدهها و اختراعات)؛
- تقویت مؤسسات حامی نظرات و اختراعات(مانند پارک هایعلمی) دانشجویان نخبه و ممتاز؛
- پشتیبانی مالی، تجهیزات و امکانات رفاهی و اقتصادی برای حمایت از پژوهشگران و دانشگاهیان؛
- توجه به پژوهشگران و مبتکران ساکن در سایر شهرهای کشور و فراهم آوردن ساختارهای اجتماعی لازم برای ایجاد فرصتهای برابر در زمینههایی مانند آموزشی، اقتصادی، فرهنگی، رفاهی و خدماتی برای جلوگیری از مهاجرت آنان به تهران یا خارج از کشور؛
- ارتقای مشارکت اقشاری مانند جوانان، زنان و گروههای قومی در عرصههای علمی و پژوهشی که سبب انسجام اجتماعی آنها با یکدیگر برای رقم زدن سرنوشتی مشترک میشود؛
- تقویت پیوند میان دولتی، دانشگاه و صنعت بهگونهای که نتیجه پژوهشهای دانشگاه برای سازمانهای دولتی و خصوصی و صاحبان صنایع مبنایی در تصمیمگیری و عملیاتی کردن تصمیمها واقع شود؛
- کاستن از توسعه نامتوازن برخی رشتهها در مقایسه با دیگر رشتهها و همچنین ایجاد بسترها و ظرفیتهای لازم برای رشتههای پر تقاضا و متناسب با اهداف الگوی پیشرفت جامعه در راستای کاستن از تورم متقاضیان در تعدادی از رشتهها؛
- تنظیم «ساختار نظام اشتغال» با «ساختار نظام آموزشی» از طریق بازنگری جامع مسئولان (وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری و شورای عالی انقلاب فرهنگی) در رشتههای دانشگاهی بهویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی در جهت کاهش بیکاریهای ناشی از آن دسته از رشتههای دانشگاهی دارای آینده شغلی مبهم یا نامشخص.
منابع:
- http://wol.iza.org/articles/brain-drain-from-developing-countries-1.pdf
- Dodani, Sunita and LaPorte, Ronald(2005). Brain drain from developing countries: how can brain drain be converted into wisdom gain?. J R Soc Med. 2005 Nov; 98(11): 487–491.
- http://www.news18.com/news/tech/india-tops-in-brain-drain-of-scientists-engineers-to-the-us-report-1189567.html
- http://www.onlineuniversities.com/blog/2011/07/10-countries-facing-the-biggest-brain-drain/
- http://geography.about.com/od/urbaneconomicgeography/a/braindrain.htm
- https://financialtribune.com/articles/people/53254/brain-drain-continues
- http://www.insidermonkey.com/blog/11-countries-with-highest-brain-drain-366967/
- https://intheblack.com/articles/2016/12/01/which-countries-are-winning-the-global-talent-war
- https://www.americanimmigrationcouncil.org/research/strength-diversity-economic-and-political-power-immigrants-latinos-and-asians
- http://donya-e-eqtesad.com/news/1088855
- http://www.mapsofindia.com/my-india/education/reverse-brain-drain-in-india-why-now
- http://www.hindustantimes.com/india/reverse-brain-drain-young-indian-professionals-are-returning-home/story-GYW3tMhm38fTN0gaahjwKJ.html
- https://www.timeshighereducation.com/news/china-makes-progress-reversing-brain-drain#survey-answer
- http://www.1000plan.org/en/
- http://geography.about.com/od/urbaneconomicgeography/a/braindrain.htm
- http://donya-e-eqtesad.com/news/1090758
- امینی، انصار(1394). آسیبشناسی فرار مغزها. مجله تجارت فردا. شماره 155.
- توکل، محمد و عرفان منش، ایمان(1393). فرا تحلیل کیفی مقالات علمی ناظر بر مسئلۀ فرار مغزها در ایران. فصلنامه بررسی مسائل اجتماعی ایران. مقاله 3، دوره 5، شماره 1، بهار و تابستان 1393، صفحه 45-75.