پرونده: نقش خدمات در اقتصاد؛ توسعه خدمات
۸- نقش کسبوکارهای نوپای خدماتی در توسعه بخش خدمات
تا پیش از این با اهمیت بخش خدمات در رشد اقتصادی آشنا شدیم. طی مطالعات متنوع این موضوع روشن شد که کشورهای توسعهیافته برای توسعه بیشتر، به بخش خدمات به عنوان یک عامل کلیدی مینگرند. همچنین مشخص شد که برای توسعه بخش خدمات، بازارهای آزاد، چارچوبهای فکرشده اقتصادی و حقوقی، نوآوری و ICT، و نیز سرمایه انسانی بسیار پراهمیتاند. به دلایل متنوعی، معمولا شرکتهای باسابقه تغییردهنده این بازی نیستند. به علت اینرسی (inertia) بالایی که این گونه شرکتها در سطح اقتصادی دارند، این پتانسیل درونشان وجود ندارد تا دست به تغییرات انقلابی بزنند. این گونه است که بسیاری از شرکتهای بزرگ خدماتی که اکنون در کشورهایی همچون چین، ایالات متحده و هند فعالاند، پیش از این وجود نداشتهاند و بسیار متاخرند. این شرکتها، ابتدا از گروههای چندنفره و در قالب استارتآپهایی که شاید هیچ کسی به موفقیتشان امید نداشته برخاستهاند. اکنون در بسیاری از مطالعات دانشگاهی به این نقش خطیر صحه گذاشته میشود، به عنوان نمونه میخوانیم: “برای به پایان بردن رکود مزمن اروپا، درمان، بازگشتی شتابان به سوی رشد است. اگرچه تا زمانی که تصمیمسازان اروپایی به سازوکار استارتآپهای موفق پی نبرند، آنها کار چندانی از پیش نمیبرند تا منافعش را برچینند.”
این بدان معنی است که نقش استارتآپها آنگونه اهمیت دارد که بدون فهمیدن سازوکار و مکانیزم عملکردشان عملا رشد سریع اقتصادی محقق نخواهد شد. کشورهای مختلف جهان اکنون به اهمیت کسبوکارهای نو و لزوم حمایت آن پی بردهاند. در گزارش بنیاد اسکولکوو که به فضای نوآوری و کارآفرینی در کشورهای چین و روسیه میپردازد به خوبی میتوان از گامهایی که در این کشورها برای این مهم برداشته میشود، مطلع شد. این گامها را به طور کلی میتوان در دو قسمت پی گرفت؛ قسمت اول به توسعه پارکهای فناوری، مراکز رشد و شتابدهندهها باز میگردد و قسمت دوم به نوع حمایتهای مالی از جمله تامین مالی دولتی، سرمایهگذاران حمایتی و نیز سرمایهگذاران خطرپذیر مرتبط میشود.
پس از تصویب سیاست کارآفرینی و نوآوری جمعی توسط لی که چیانگ، نخستوزیر و مسئول سیاستهای اقتصادی دولت چین، توجه جدی به بخش کارآفرینی و رشد کسبوکارهای نو در چین شده است. به این سیاست به عنوان موتور جدیدی برای رشد اقتصادی این کشور نگاه میشود. در گام اول دولت و نهادهای مرتبط به آن دست به اصلاح و بهینهسازی سیاستهای مالی خود کردند تا بتوانند از کارآفرینی و نوآوری در این کشور حمایت کنند. در سال ۲۰۱۵ دولت این کشور به کمیته اصلاح و توسعه ملی به همراه وزارت دارایی این کشور اجازه تاسیس صندوقهای سرمایهگذاری در جهت ارتقای نوآوری کارآفرینانه و بهبود صنعتی را صادر کرد. در انتهای همین سال در حدود ۱۰/۵ میلیارد یوان (معادل با یک میلیارد و چهارصد و پنجاه میلیون دلار) به حدود دویست صندوق سرمایهگذاری اعطا شده بود که ۲۶ استان و شهر این کشور را مورد پوشش قرار میدادند. در کنار این صندوقها، دولت این کشور سیاستها و امتیازات گستردهای از جمله معافیتهای مالیاتی، وامهای کمبهره با بازپرداخت طولانی و کاهش هزینههای تحقیقاتی را وضع کرده است. در گام دوم دولت حامی تشکیل بازار چندلایهای سرمایهای است. اقداماتی که در این راستا اتخاذ میکند شامل تشکیل سرمایههای محلی و امکان دسترسی شرکتهای فناورانه به بازارهای سهام تخصصی است. البته اقدامات به اینها محدود نیست، دولت مشوقهای خاصی برای آن دسته از شرکتهای سرمایهگذاری و نهادهای مالی دارد که از شرکتهای استارتاپی حمایت میکنند. همچنین دولت این کشور به شدت حامی شرکتهای تامین مالی اینترنتی و روشهای تامین مالی جمعی است. گام سوم دولت این کشور، تسهیل فضای کارآفرینی در این کشور است، این تسهیل از طریق ایجاد زیرساختهای قوی خدماتی و امکان مبادله دانش در بین شرکتها اتفاق افتاده است.
۸-۱- نقش سرمایه خطرپذیر در رشد فضای کارآفرینی
وضعیت سرمایهگذاری خطرپذیر در چین بسیار رو به رشد است. ۲۸۰۰ صندوق سرمایهگذاری خطرپذیر در این کشور وجود دارد که بیش از هزارتایشان فعال است و تخمین زده میشود مجموع داراییهایشان به یک تریلیون یوان معادل با ۱۴۵ میلیارد دلار برسد. شکل ۱۱ میزان سرمایهگذاری صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر در این کشور را نشان میدهد.
چرا سرمایهگذاری خطرپذیر مهم است؟
یکی از مباحث جدی در زمینه استارتاپها و کسبوکارهای نو، تامین مالی، راهنمایی استارتاپها و هدایت آنهاست. معمولا به همین دلیل به سرمایهای که به استارتاپها توسط صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر داده میشود، پول هوشمند میگویند. فرآیند سرمایهگذاری بر روی استارتاپها پیچیده است و این به دلیل عدم قطعیتی است که در سودآوری این نوع کسب و کار وجود دارد. از این رو معمولا بانکها حاضر نیستند به این نوع کسبوکارها وام بدهند چون تضمینی بر بازگشت سرمایهشان وجود ندارد. همه اینها سبب شده که در فضای مالی، نوعی از سرمایهگذاری با نام سرمایهگذاری خطرپذیر به وجود آید که معمولا نه تنها سرمایهگذاری مالی بر روی کسبوکارهای نو میکند، بلکه با تیمهای متخصص در زمینههای فنی و کسبوکار هم به کارآفرینان و تیمهایشان یاری میرساند. علت این امر آن است که شرکت سرمایهگذار برای اطمینان از سوددهی سرمایهگذاریاش مایل است که تیمهای استارتاپی درست و بهینه عمل کنند. در سطح جهان این پذیرفته شده است که بهترین نوع تامین مالی شرکتهای نوآور از طریق سرمایهگذاری خطرپذیر صورت میپذیرد.
نکته قابلتوجه دیگر در این زمینه، نوع سرمایهگذاریهای خطرپذیر است. مطابق با جدول ۳، در سال ۲۰۱۵ بیش از ۱۲۰ میلیارد یوان سرمایهگذاری خطرپذیر در این کشور صورت پذیرفته است. در این جدول، به خوبی مشخص است که عمده این نوع سرمایهگذاری بر روی کسبوکارهای خدماتی بوده و از این میان بیش از ۵۰ درصد سرمایه بر روی سه حوزه اینترنت، مخابرات و فناوری اطلاعات سرمایهگذاری شده است.
این تنها چین نیست که به اهمیت زیستبوم کارآفرینی و مکانیزمهای حمایتگرانه از آن پی برده،. وضعیت در کشورهای اروپایی و ایالات متحده نیز به همین صورت است. بر اساس تحقیقات از آنجا که عمده رشد اقتصادی در سالهای اخیر از تعدادی کسبوکار نو به وجود آمده است، کشورهای مزبور درصدد آمادهسازی زیستبوم کارآفرینی در جهت رشد و هدایت استارتاپها و سرمایهگذاری خطرپذیر بر روی آنها هستند. در حدود یکچهارم از شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر جهان در قاره اروپا قرار دارند، اما متاسفانه موانع قانونی و عدم ارتباط سیستماتیک، آنها را از شرکتهای مشابهشان در ایالات متحده عقب نگه داشته است. با این همه جذابیت این کشورها به خصوص انگلستان سبب سرریز سرمایه به سمت آنها شده و اکنون لندن ششمین قطب فناوری در دنیاست.
البته استارتاپهای اروپایی تنها از سمت شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر اروپایی حمایت نمیشوند، در سال ۲۰۱۴ و در هشت ماهه اول این سال بیش از ۲۸ میلیارد دلار توسط سرمایهگذاران آمریکایی بر روی این استارتاپها سرمایهگذاری شده است.
در اروپا هم وضعیت صنایعی که سرمایهگذاریهای خطرپذیر به آنها توجه دارند، مشابه با چین است. بخشهای کلیدی که در اروپا سرمایه خطرپذیر به آنها جذب میشود مشابه آنچه برای چین اتفاق میافتد، بخشهای خدماتی و به خصوص بخشهای مرتبط با فناوی ICT است. این بخشها، بخشهایی مانند خدمات اینترنت، خدمات موبایل، اپلیکیشنهای موبایل و غیره است. جالب است که به صورت دقیق نمیتوان تفاوت بین حوزههای پرطرفدار ICT و غیر ICT را مشخص کرد. زیرا بخشهایی مانند سلامت و فناوریهای سبز که به ظاهر حوزههای غیرمرتبط محسوب میگردند در زیرساختهایشان به طور عمده از ICT استفاده کردهاند. شرکتهای فعال در خدمات اینترنت با ۳۸ درصد مبادلات در صدر شرکتهای سرمایهگذاری شده هستند، پس از آن خدمات سلامت با ۱۸ درصد و موبایل با ۱۲ درصد قرار دارند. البته معمولا رقم مبادله در مبادلاتی از جنس سلامت و فناوریهای سبز بالاست، به این دلیل که هزینههای ابتدایی چنین خدماتی به دلیل دستگاهها و امکانات مورد نیاز بسیار بالاست. بالاترین رشد در تعداد مبادلات در این سالها متعلق به حوزه خدمات اینترنت است که هر سال ۴۵ درصد به تعداد مبادلاتش افزوده میگردد. نکته انتهایی مربوط به زمانی است که این شرکتها در مرحله رشد قرار دارند، اما هنوز آمادگی عرضه به بورس را ندارند. به دلایل متعددی، در این مرحله درصد بزرگی از شرکتهای اروپایی توسط سرمایهگذاران دیگر از جمله سرمایهگذاران آمریکایی خریداری میشوند، از این رو یکی از بزرگترین اقدامات در این کشورها برطرفکردن موانع و ایجاد فضایی است که این گونه شرکتها در کشور تولدشان باقی بمانند و این اقدامات و سیاستها که به مواردی از آن طی همین گزارش اشاره کردیم، میتواند سرمشق کشورهای دیگر جهان نیز قرار گیرد.
۸-۳- لزوم توجه به کسبوکارهای نو خدماتی
فضای کسبوکار در سالهای اخیر را فضایی پویا میدانند. پویا به این معنا که به علت تغییرات جمعیتی، تغییرات فناورانه و تنوع دائمی ارائه محصولات و خدمات جدید، نمیتوان برنامهریزی طولانیمدت استراتژیک داشت و بهتر است ذهنیت و تفکر استراتژیک در ذهن مدیران بنشیند.
کمتر صاحب نظری در میانه دهه آغازین قرن بیستم، تصور میکرد، یک دهه بعد، گوشیهای هوشمند این گونه فراگیر شود. این روند تغییر به خصوص در بخش خدمات که از تغییرات فناورانه بسیار اثرپذیرند، نمود بیشتری دارد. در بخشهای پیشین هم به این نکته اشاره شد که مهارتهای موردنیاز در بخش خدمات با سرعت بیشتری نسبت به بخشهای دیگر اقتصاد تغییر میکنند و افراد باید روند تطبیقپذیری بالاتری را با این روند داشته باشند. نتیجه این وضعیت در دنیا مشخص است، استفاده گسترده از بسترهای فناورانه و ایجاد بهرهوری هر چه بیشتر در اولویت شرکتهای بخش خدمات قرار گرفته است. اما در همین میان اتفاقهایی در حال وقوع است که نباید از چشم پنهان بمانند؛ با گسترش فناوری، امکان این وجود دارد که مدلهای کسبوکاری تعریف شود که پیش از این امکان حضور آن نبوده است. به عنوان مثال تجارت الکترونیک، انبارداری مدرن، حملونقل با استفاده از اینترنت، آموزشهای آنلاین و مواردی دیگر دنیا را در معرض خدماتی قرار داده است که در گذشته حتی به ذهن خوشبینترین انسانها خطور نکرده بود. در این فضا کسبوکارهایی امکان به وجود آمدن دارند که ارزش افزوده بسیاری برای اقتصاد فراهم میآورند. معمولا این انتظار نمیرود که چنین کسبوکارهایی از دل سازمانهای سنتی به بیرون بیاید و روند توسعه این کسبوکارها در کشورهای اروپایی و ایالاتمتحده این را به خوبی نشان میدهد. هسته اولیه این کسبوکارها از تعدادی جوان پرانرژی و با ایده آغاز میگردد. در بخشهای پیشین سعی بر آن بود تا مکانیزمهای حمایتی از این کسبوکارهای نو که معمولا با عنوان استارتاپ از آنها یاد میشود، نشان داده شود. این مکانیزمهای حمایتی میتواند از سرمایه تا آموزشهای مورد نیاز را پوشش دهد. اما آن چه مبرهن است لزوم حمایت و توجه جدی به این بخش است. شرکتهایی همچون گوگل، مایکروسافت، آمازون یا اوبر در ایالات متحده، بایدو، علیبابا و تنسنت در چین به خاطر این توجهها پا گرفتهاند. این وضعیت در کشور ما هم در حال پدیدار شدن است و به حمایتهای همه جانبه دولت، بخش خصوصی و در کل تمام آحاد مردم نیاز دارد تا در این برهه حساس تاریخی از قافله جهانی عقب نمانیم و در بخشهایی با توجه به پتانسیل فوقالعاده جوانانمان از این قافله پیشی بگیریم.
جمعبندی
در این گزارش سعی شد به چرایی اهمیت بخش خدمات پرداخته شود. در کنار این چرایی، به چگونگی و عوامل رشد بخش خدمات پرداخته شد، از چارچوبهای قانونی مورد نیاز تا نقش انکارناپذیر فناوری و نوآوری. اهتمام بر آن بود تا تصویری جامع از تمام اجزای اساسی این بخش از اقتصاد به دست آید. یکی از وجهههای مهم این گزارش روند تحول بخش خدمات به خصوص کسبوکارهای نو خدماتی بود. در خلال گزارش، به طور کامل به چرایی اهمیت کسبوکارهای نو خدماتی پرداخته و از مکانیزمهای حمایتی آنها نیز به طور مکفی صحبت به میان آمد که امید است مورد توجه قرار گیرد.