درباره شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر
وقتی صحبت از تامین سرمایه و پول میشود نخستین مکانی که به ذهن میرسد بانک است. بانکها تنها بخشی از نظام تامین سرمایه را بر عهده دارند و معمولا از پروژههای کلان با ریسکهای کنترل شده حمایت مالی میکنند. شیوه کاری مرسوم آنها نیز وام دادن همراه با گرفتن وثیقه و با بهره مشخصی است که توسط بانک مرکزی تعیین میشود. با این اوصاف، بانکها و موسسات اعتباری نسبت به تامین مالی پروژههایی که سوددهی در بلندمدت دارند تمایلی نشان نمیدهند. در این میان کسب و کارهای نوپا که ضمانتهای لازم را برای دریافت وام نداشته و صورت مالی پایداری نیز ندارند چطور میتوانند به حیات خود ادامه داده و برای رسیدن به مراحل رشد و سوددهی تلاش کنند؟ کسبوکارهای نوپا در حالی بر پایه دانش و استعداد کارآفرینان جوانی پایهگذاری میشوند که اموال منقول و غیرمنقول قابل توجهی برای بانکها ندارند. سرمایه اصلی این جوانان، استعداد، دانش و تلاششان بوده و واقعیت اینجاست که بانکها نمیتوانند این موارد را به عنوان ضمانت در نظر بگیرند. این گونه است که ضرورت وجود شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر احساس میشود. شرکتهایی که با حضورشان، از پروژههای کارآفرینان حمایت کرده و آنها را به ادامه مسیر دلگرم میکنند.
شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر واقعا خطر میپذیرند؟
شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در حالی بر روی کسبوکارها سرمایهگذاری میکنند که هنوز تمایز مشخصی بین کسبوکارهای نوپایی که موفق میشوند و کسبوکارهایی که شکست میخورند وجود ندارد. به گواه مقالههای معتبر دنیا مانند مقاله «سرمایه خطرپذیر چگونه کار میکند؟» از نشریه معتبر هاروارد بیزینس ریویو، محدوده سرمایهگذاری شرکتهای خطرپذیر در زمانی است که پیشبینی موفقیت یا شکست تقریبا غیرممکن است و معمولا در ناحیهای قرار دارد که یک پروژه نیاز به سرمایه مالی، مربیگری و دانش فنی کسبوکار برای رشد دارد. شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر از آنجا که برخلاف رویههای متداول سرمایهگذاری، بدون ضمانت، دانش و سرمایهشان را در اختیار جوانان ارزشآفرین قرار میدهند تمام تلاششان را میکنند تا این جوانان را برای رسیدن به رویاهایشان یاری رسانند. شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر به معنای واقعی کلمه شریک هستند و اینگونه نیست که با هزار راه گوناگون قانونی و ضمانتهای اجرایی بخواهند یا بتوانند در صورت به ثمر نرسیدن پروژه، سرمایه خود را (آن هم بدون بهره) بازگردانند.
شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در محدوده سیاهرنگ بر روی کسبوکارها سرمایهگذاری میکنند
در این محدوده، معمولا امکان تمییز این که کدام کسبوکار موفق میشود وجود ندارد.
شرکتهای خطرپذیر موسسات خیریهای نیستند که صرفا به دنبال حمایت و رشد فضای کارآفرینی کشور باشند و سوددهی یا زیانده بودن کسب و کارهای نوپا برایشان اهمیتی نداشته باشد. به عبارتی شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر از راه دیگری ریسک خود و سرمایهگذارانشان را کنترل میکنند؛ آنها سعی میکنند همپای کارآفرینان برای موفقیت کسب و کارشان تلاش کنند. این تلاش شرکتهای خطرپذیر با انتقال دانش و تجربه امکانپذیر میشود. میتوان اینگونه استنباط کرد که چون ارائه سرمایه در ازای شراکت در کسب و کار بوده است، بنابراین سرمایهگذار خطرپذیر تمام توان خود را بکار میگیرد تا از طریق انتقال دانش و مربیگری، کسب و کار به موفقیت رسیده و چالشهای پیش آمده را پشت سر بگذارد.
به همین دلیل در دنیا به شیوه سرمایهگذاری شرکتهای خطرپذیر، معمولا سرمایهگذاری هوشمند یا «Smart Money» نیز میگویند؛ پولی که فراتر از پول بوده و میتواند مجموعه را علاوه بر حمایت مالی، حمایت دانشی، فکری و مدیریتی کرده و توانمندتر سازد.
شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر و رشد اقتصادی کشورهای جهان
با وجود این که تنها چند دهه از حضور شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در اقتصاد جهانی میگذرد، بر اساس مقاله «چه اندازه سرمایه خطرپذیر اقتصاد آمریکا را به پیش میراند؟» منتشر شده توسط مدرسه کسبوکار استنفورد، در بین هر پنج شرکت بزرگ جهانی که سهامشان در بازارهای بورس عرضه شده است، سه شرکت در مراحل رشدشان از خدمات شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر استفاده کردهاند. نکته جالب در مورد این آمار این است که بدانیم بسیاری از شرکتهای بزرگ جهانی تاریخچهای طولانی دارند و پیش از به وجود آمدن شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در اقتصاد جهانی وجود داشتهاند، وگرنه این آمار بسیار بالاتر از آمار فعلی بود. مطالعات نشان میدهد شرکتهای مطرحی در ایالات متحده از جمله گوگل و فیسبوک و نیز شرکتهای مشابه اینها در چین یعنی بایدو(Baidu) و تنسنت(Tencent) در مراحل شکلگیری و رشد از خدمات شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر استفاده کردهاند. همچنین در این میان نباید از نقش حکومتها در توسعه این نوع شرکتها غافل شد. به طور مثال با تصویب قانونی حیاتی در سال 1979 در کشور آمریکا که به موجب آن امکان تامین سرمایه توسط نهادهایی همچون صندوق بازنشستگی در شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر فراهم آمد، فعالیت این شرکتها بسیار اثربخشتر از پیش شد. پیش از تصویب این قانون تنها 18 درصد از شرکتها از خدمات شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر استفاده کرده بودند، اما آمار نشان میداد که در سالهای اولیه پس از تصویب این قانون، 42 درصد از شرکتها از خدمات شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر بهره بردند. بنابر این نوع داده است که کارشناسان یکی از عوامل اصلی رشد اقتصادی کشور آمریکا را حضور شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر و حمایت بیشائبه دولت از آنان میدانند. البته این اتفاق تنها محدود به ایالات متحده نیست، تقریبا تمام کشورهای توسعهیافته از مزایای حضور این شرکتها بهره میبرند. به طور مثال در کشور سنگاپور، تنها در سال 2015، سرمایهای بیش از یک میلیارد دلار توسط شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر بر روی استارتآپها سرمایهگذاری شده است. این میزان سرمایه بیش از صد درصد در مقایسه با سال 2013 رشد داشته است. در دوره مشابه، بیش از 120 میلیارد یوان در کشور چین نیز سرمایهگذاری خطرپذیر صورت پذیرفته است. همچنین این نوع شرکتها، از سال 1984 یعنی بیش از سی سال قبل در مالزی به وجود آمدهاند. اخیرا نیز با اختصاص سرمایه اولیه 100 میلیوندلاری، شرکت MACVAP به همراه بانک توسعه اسلامی (IDB) درصدد سرمایهگذاری بر روی استارتآپهای کشورهای اسلامی هستند. اینها همه نشانگر نقش اساسی شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در اقتصاد امروز جهان است. از این رو حمایت از شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در کشور از جمله صندوق جسورانه سرآوا، بیش از پیش برای رشد اقتصادی و توسعه بخش خصوصی کشورمان جدی و حیاتی به نظر میرسد.
نقش شرکتهای خطرپذیر در پیشبرد علم و فناوری
تحقیقات متعددی وجود دارند که نشان میدهند متوسط بودجهای که در شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر برای پیشبرد علم و فناوری صرف میشود بسیار بالاتر از متوسط بودجه در شرکتهای سنتی است. به طور مثال 82 درصد از کل بودجه اختصاص داده شده به تحقیق و توسعه در شرکتهای سهامی عام که در دو دهه اخیر در کشور آمریکا شکل گرفتهاند، از طرف شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر تامین شده و همچنین بخش اعظمی از بودجه سرمایهگذاری 60 میلیارد دلاری شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر در کشور آمریکا در سال 2015 به تحقیق و توسعه اختصاص داده شده است. شرکتهای خطرپذیر معمولا در سه حوزه فناوری اطلاعات، تجارت الکترونیک و زیست فناوری سرمایهگذاری میکنند. هر سه حوزه نیازمند توجه جدی به دانش و فناوری است و عملا بدون دانش و فناوری امکان نوآوری و به وجود آمدن کسبوکارهای نو در این سه حوزه وجود ندارد. البته نگاه کوتاهنگرانهای وجود دارد که به طور مثال حوزه خردهفروشی آنلاین را به عنوان حوزهای دانشمحور نمیبیند، که اگر ذرهای تجربه و حضور در این نوع کسبوکار وجود داشته باشد، به سادگی قابل درک است که برای بهینهسازی عملیات، انبارداری، مشتری مداری و خدمات تحویل در مقیاس بزرگ نیازمند فرآیندهای دقیق علمی مبتنی بر جدیدترین فناوریها هستیم. به همین دلیل است که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، بودجه تخصیصی توسط این شرکتها در حوزه علم با بودجه اختصاصی دولت و دانشگاهها قابل مقایسه است و باعث ایجاد رشد چشمگیر علمی میشوند.
نقش شرکتهای خطرپذیر در اشتغالآفرینی
علاوه بر نقش مستقیم شرکتهای خطرپذیر در آفرینش کسبوکارهای دانشمحور و گسترش فضای کار، این شرکتها به واسطه امکاناتی که کسبوکارهای نو در اشتغالآفرینی و کاهش چشمگیر هزینههای اطلاعرسانی دارند، نقش مهمی در کاهش نرخ بیکاری ایفا میکنند. به عنوان مثال، امروزه بسیاری از افرادی که مهارتی برای ارائه دارند (مثل معلمی، باغبانی و غیره) میتوانند با هزینههای پایینی به معرفی خود بپردازند و به صورت خویشفرما به کار مشغول شوند. این روند هزینههای دلالی بیفایده و انحصاری را که پیش از این در بسیاری از حوزهها وجود داشت از بین میبرد و فضای کسبوکارهای کوچک و متوسط در کشور را توسعه میدهد. فراموش نکنیم این نوع روند زودبازده است و بار سنگینی را هم از دوش دولتها برای اشتغالآفرینی بر میدارد و در کنار اینها موجب توسعه بخش خصوصی میشود. یکی از شرکتهای خوبی که در این زمینه در ایران فعال است، شرکت فرانش است که در حوزه آموزش ویدئویی آنلاین فعالیت میکند؛ با امکاناتی که این شرکت در اختیار کاربران قرار میدهد، همه امکان این را دارند تا مهارتهای خود را در اختیار سایر کاربران قرار دهند. از این طریق نگرانیهای بسیاری در باب آگاهیبخشی و هزینههای گزاف تبلیغاتی از میان میرود و صاحبان حرفه و مهارت میتوانند خود را در معرض دید میلیونها نفر قرار دهند، که هم به توسعه بخش آموزش کشور کمک مینماید و هم اشتغالزایی چشمگیری را ایجاد میکند.
تفاوت سرمایهگذاری خطرپذیر با انواع دیگر سرمایهگذاری
سرمایهگذاری خطرپذیر با انواع دیگر سرمایهگذاری تفاوتهایی اساسی دارد که باید در ذهن داشته باشیم. نقدینگی و تامین مالی در کسبوکارها نقش جریان خون در بدن انسان را دارد. بدون خون انسانی وجود ندارد و بدون تامین مالی، نه کسبوکاری و نه اشتغالی. بسیاری از آفتهایی که جوامع مختلف با آن درگیرند، از نرخ بالای بیکاری ایجاد میشود. ایران با در اختیار داشتن بیش از سی میلیون جوان و حدود پنج میلیون فارغالتحصیل رشتههای مهندسی، بستر بسیار مناسبی برای رشد و کارآفرینی دارد. اما از یاد نبریم که کارآفرینی هنگامی موثر است که همراه با ارزش آفرینی باشد؛ به عنوان مثال کسبوکارهای نو بسیاری وجود دارد که در عین این که محصولاتی نوآورانه عرضه میکنند شکست میخورند، زیرا ارزش خاصی برای مصرفکنندگان بوجود نیاوردهاند. سرمایهگذاران معمولا در پی نوعی سرمایهگذاری بیدردسر و با ریسک پایین هستند، از این رو سرمایه خود را یا در بانکها قرار میدهند یا به دنبال بازارهای وسوسهکننده اما با ارزشآفرینی بسیار پایینی مثل بازار طلا و ارز میروند. سرمایهگذاری خطرپذیر اساسا نگاهی بلندمدت با تحمل ریسک بسیار بالا را میطلبد. به همین دلیل برخلاف انواع سرمایهگذاریهای دیگر که ضمانتهای محکمی برای بازگشت سرمایه و کسب سود فراوان در کوتاهمدت وجود دارد، سرمایهگذار خطرپذیر ناگزیر است تا هر آن چه در توان دارد خرج کند تا کارآفرینان مورد حمایتش را به موفقیت برساند و به همین دلیل سرنوشت کارآفرین و سرمایهگذار به همدیگر گره میخورد. این اتفاق در نهایت با توسعه حوزه کارآفرینی کشور همراه است که اصلیترین برندهاش مردماند. مردمی که هم صاحب شغل میشوند و هم به آینده کشور امیدوار میگردند. نخبگانی که با فراغ بال به رشد کشور میاندیشند و نوجوانانی که قهرمانانشان را از میان چهرههای ملی در عرصه اقتصاد و دانش برمیگزینند و برای ساختن آینده این مرزوبوم هر روز مصممتر از دیروز میشوند.